تحریف حقیقت چند ضلع است
ریشه اصلی و رمز موفقیت آمیز تغییر بینش در لایه اول و مدیریت بینش در لایه دوم را باید ( تحریف حقیقت ) دانست. ( تحریف حقیقت ) را باید راهبردی در موضوعات سبک زندگی دانست که متشکل از چند ضلع است :
در این ضلع ، خلقت الهی، تحریف می شود و دست الهی و خالق در طبیعت ، مورد تحریف قرار گرفته و حذف می شود در این تلقی تحریف کنندگان که همگی از دانشمندان عصر (چه حال و چه گذشته) می باشند، حاضرند همه عظمت هستی را به یک ملکول به نام ( ملکول حیات ) نسبت دهند،
اما آن را به خداوند عالم نسبت ندهند، در این نگاه نظام هستی مجموعه ای از اتفاقات است که توسط شانس مدیریت می شود و هیچ هدفی پشت اتفاقات نمی باشد. این نگاه عالم هستی رو به نابودی می رود بدون آنکه هدفی از تحققش وجود داشته باشد.
در صورتی که این نوع بینش و تلقی در جهان نهادینه شود، فرعونیان به خوبی می توانند به تحریف مبدا و معاد بپردازند و هستی را آنگونه که با اهدافشان سازگار است معرفی کنند. در جهان بی خدا، فرعون می تواند ادعای (أَنَا أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلى) بکند و از این راه بر تمام مصر مسلط شود.
اگر چه تشریح کامل، منفعت های فرعونیان در تحریف هستی و حذف خالق، رب و معاد خارج از حوصله این صفحات است اما مختصرا به شرح تحریف هستی از دریچه ای حذف معاد اشاره می شود.
وقتی دستگاه های آموزشی و تبلیغاتی فرعون به انکار معاد پرداختند و این فکر را در انواع سبک زندگی جامعه نهادینه کردند که بعد از این زندگانی جسمی امروز، زندگانی دیگری نیست، خواسته یا ناخواسته زندگی امروز، اولویت می یابد و زندگی کردن به هر صورت ولو به بردگی و کنیزی یک اصل می شود. کما اینکه بسیار زیبا، قرآن پروژه انکار معاد را با همکاری فرعون و هامان( غافر -۳۶) نقل کرده است.
امروز نیز اگر معاد انکار شود و زندگی دنیایی اولویت پیدا کند و به تبع ( لذت بردن ) اصل شود، بازار فرعونیان بسیار رونق پیدا می کند، چرا که مدیریت انسان های که هدفشان تنها خوب خوردن و خوب خوابیدن و خوب لذت بردن از زندگی است بسیار آسان و در تخصص فرعونیان می باشد.
زیرا از یک طرف انسان های که برده و کنیز لذت هایشان هستند و از طرف دیگر فرعونیانی که بدون هیچ قید انسانی می دانند چگونه لذت های دنیای انسان ها را تحریک و تامین کنند. کما اینکه فرعون و هامان امروز از طریق موسسات علمی و تبلیغاتی به دنبال نهادینه کردن، انکار معاد می باشند. تصویر زیر یکی از فعالیت های عمومی این موسسات می باشد.
تحریف حقیقت چند ضلع است
همانطور که در تصویر مشاهده می شود، یک اتوبوس حمل و نقل شهری در لندن پایتخت انگلستان می باشد که بر روی آن نوشته شده است
( there is probably no god ) یعنی ( احتمالا هیچ خدایی نیست )
و در پایین تر آن نوشته شده است :
( now stop worrying and enjoy your life ) یعنی ( نگرانی را متوقف کن و از زندگی ات لذت ببر )
نوع دیگری از تحریف که اثرات آن به تبع تحریف اول می باشد، تحریف انسان است. در این تحریف مهم ترین سرمایه انسان که فطرت الهی اش می باشد انکار و روح او نادیده گرفته می شود.
در این نگاه انسان تنها جسمی است که باید به دنیال تامین نیازی خود باشد، در نهایت اندیشمندان هر عصر، این قدم را با تحریف نیازها و خواسته های انسان دنبال می کنند و با دلایل شبهه علمی یک مساله غیر واقعی را به عنوان نیاز اصلی انسان مطرح می کنند و نیازهای اصلی او که با وجود انسانی اش عجین است، را به دلایل موهوم نسبت می دهند، مساله با تشریح یک مثال روشن خواهد شد.
مثلا همه جامعه شناسان و تاریخ دانان در نوشته های خود به فصلی می پردازند که چرا دین در بین جوامع رشد کرده است؟ یکی دست سرمایه داران را در کار می داند، یکی فقر را موثر می داند یکی ترس را عامل می داند و غیره اما هیچ کدام با در دست داشتن اسناد قطعی مانند توتوم پرستی انسان اولیه و غیره اعتراف نمی کنند که تاریخ انسان با تاریخ دین داری و پرستش عجین است و چرا که این اعتراف نشان دهنده یکی از نیازهای اصلی، قدیمی و عمیق انسانیت است.
اما در مقابل در سال ۱۹۳۵ باستان شناسان ادعای کشف الات قمار در محل زندگی انسان های اولیه در آمریکایی لاتین را مطرح نمودند، کمتر از یک دهه نگذشت که اولین سنگ بنای ساخت بزرگ ترین شهر قمار در آمریکا و ایالت لاس وگاس چیده شد، که یکی از دلایل مشروعیت آن، نیاز قدیمی انسان ها به قمار و سرگرمی بود. این عبارت که ( نیاز انسان به قمار از اولین روزهای زندگی انسان وجود داشته است) امروز مرتبا از زبان صاحبان کازینو ها شنیده می شود.
بر همین اساس امروز هزاران موضوع دیگر را به نام نیاز انسانی به انسان تحمیل کرده و هزارن نیاز دیگر را از او سلب کرده اند. بنابراین می توان با صراحت اعلام کرد که فرعون ها زمان با تحریف انسان و نیازهای او بدترین زنجیره های اسارت را به علم و عمل او انداخته اند و او را به بردگی و کنیزی مدرن کشانده اند.
تحریف حقیقت چند ضلع است