Instagram telegram Eitaa

تحلیل های ابتدای خود

تحلیل های ابتدای خود

مساله ای دیگری که لازم است دانسته شود این است که عموما همه انسان ها در تحلیل های ابتدای موضوعات سبک زندگی خود جزو یکی از این دو گروه می باشد اما باید دانست که هر کدام از این دو شعار در سه مرتبه می تواند قرار بگیرد، مرتبه متوسط این است که انسان از روی جهل و ندانسته بر اساس یکی از این شعارها زندگی می کند و فکر می کند، که  به حق و حقیقت می رسد و خود را جزء حق پرستان می داند، در اسلام این جهل تا حدودی که سبب انکار معنویت و دستورات دین نشود عیبی ندارد،

فرد جاهل

البته در صورتی که این فرد جاهل مقصر باشد، یعنی باید برای فهم بیشتر تحقق نماید و به سمت حق پرستی مطلق رود، اما در صورتی که عمدا دست از تحقیق بر دارد، جاهل قاصر محسوب شده و معصیت کار و منحرف خواهد بود. بنابراین اگر انسان عادی اقدام به تحقیق و عمل به یافته های علمی خود کند وارد مرتبه جهد به معنای تلاش و جهاد شده است،

اما عده ای از مرتبه جهل نه تنها با تحقیق و عمل به سمت مرتبه ای جهد نمی روند بلکه در جهت مخالف حرکت کرده به سمت جحد به معنی دشمنی می روند. این طبقه با آنکه حق برایشان روشن شده است، بر اشتباه خود پافشاری می کنند و به سمت هوی پرستی پیش می روند.

بنابراین در یک جمع بندی،  قرآن بخشی از اصول لازم برای تاریخ نافع را بیان می کند و می فرماید دو گروه در طول تاریخ عامل وقوع رخ دادهای تلخ شده اند و هرکجا ضربه ای به جامعه بشری وارد آمده پای این دو گروه در میان است. این گروه به واسطه مادی نگری و تعصب دینی از حق پرستی منحرف شده و به باتلاق هوی پرستی درغلطیدند.

اما گروه سوم، گروهی هستند که شعارشان ( نسمع و نعقل) یعنی ( گوش می دهیم و تعقل می کنیم ) می باشد.

توضیح این گروه نیاز مقدمه دارد و آنکه : 

انسان های جهنمی

مقدمه اول در آیه ای از قرآن دو شاخصه از انسان های جهنمی را بیان شده است، که بیان این دو شاخصه از جهنمی ها به خوبی منتقل کننده نهایت زندگی آن دو گروه است، یعنی اگر از همه جنایت کاران و خائنان و رهبران دینی منحرف پرسیده شود چه چیز کار شما را به اینجا کشانده است؟  

پاسخ می دهند که ( قالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنَّا فی‏ أَصْحابِ السَّعیرِ) یعنی (اگر اهل شنیدن و تعقل بودیم جزو اصحاب سعیر (جهنم ) نبودیم )  لذا خداوند به زیبایی منشاء سقوط دو گروه فوق را در طول تاریخ مطرح می کند و اعلام می کند که (عدم تعقل)  و ( عدم شنیدن سخن حق)  عامل سقوط انسان و به تبع آن جامعه ها می باشد.

تحلیل های ابتدای خود

عدم تعقل

عدم تعقل

باید دانست که عدم تعقل به معنای ( تحقیر عقل) است با این توضیح که  عقل انسان ها دو وظیفه دارد، یکی وظیفه ( تجهیز معاش و  تامین زندگی دنیایی انسان)  و دیگری وظیفه ( تدارک معاد و ساخت زندگی اخروی انسان) .

حال اگر کسی تنها از عقل برای معاش استفاده کند و وظیفه دوم انواع سبک زندگی را نادیده بگیرد یا انکار نماید به قطع عقل را تحقیر کرده است چرا که این عقل در صورتی که آزادانه وظایف خود را انجام دهد و با خواسته های نفسانی به زنجیر کشیده نشود، انسان را به سمت خالق و مربی خود راهنمایی می کند.

از سوی دیگر عدم شنیدن سخن حق را می توان با ( تعطیل سمع ) بهتر تشریح کرد که امروزه متاسفانه با افزایش اشتغالات غیر مفید از انواع فیلم ها و موسیقی ها و غیره چنان وقت انسان ها پُر شده است که دیگر برای شنیدن حرف های مفید زندگی ساز، وقت یا حوصله ندارند و این به معنی تطعیل کردن سمع است.

بنابراین در این بخش قرآن با یک جمع بندی عامل اصلی سقوط انسان و جامعه را تحقیر عقل و تعطیل سمع می داند و اعلام می کند که هر انسان یا جامعه ای که مبتلا به این دو بیماری تاریخی شود، ضمن آسیب زدن به جامعه بشری، چشم اندازی جز جهنمی شدن در دنیا و آخرت و ندارد.

دو غده سرطانی

مقدمه دوم – برای درمان این دو غده سرطانی نیز قرآن راهبری می کند چرا که کتاب راهنماست و باید درمان و شفاء نیز ارائه دهد درمان این دو بیماری آن چیزی است که دو سرفصل کلی علوم اسلامی می باشد و از آن تحت عنوان ( عقل و  نقل) نام برده می شود، یعنی فرد با شنیدن و سپس تعقل و فکر کردن می تواند نجات یابد و این مساله در طبیعت نیز کاملا مصداق دارد

مثلا یک باغ و بوستان را در نظر بگیرید که برای ادامه حیات خود و درختانش به آب نیاز دارد و این نیاز ضروری باید تامین شود، حال یا این آب از چشمه درون خود باغ می جوشد و یا آنکه در چشمه ای در باغ دیگر جوشیده است و با لوله کشی به باغ مورد اشاره آب می رسانند، انسان ها هم برای درک حقیقت یا اهل حق،  مانند ائمه اطهار هستند و از درون خود و با تعقل حقیقت را درک می کنند و یا مانند سایرین انسان ها باید با سپردن گوش به اهل تعقل، به حقیقت برسند و کم کم زمینه تعقل الهی را در خود زنده کنند.

شعار نسمع و نعقل

بنابراین گروه سوم را باید گروه دانست که با کمک عقل و نقل، و با شعار ( نسمع و نعقل )  ظرفیت های درونی خود را فعال کرده و به تکامل می رسند لذا ریشه تمام حرکت های مسلحانه و بشر دوستانه را در طول تاریخ باید با دست یا با مشورت این گروه دانست

تحلیل های ابتدای خود

نظر شما برای ما ارزشمند هست