به چالش کشیده شدن زندگی در غرب
آنچه که امروز مشاهده می شود به چالش کشیده شدن زندگی در غرب می باشد که تحقیقا این بحران، نشات گرفته از نگاه محدود به مادیات و محروم از وحی است که توسط فیلسوفان و دانشمندان علوم انسانی نظریه پردازی و طراحی شده است،چرا که آنان با تکبر علمی و جاهلی خود هر گونه سنت معنوی را، حمل بر جهل و خرافات نموده و مغرورانه، متکی به عقل مادی اقدام به طراحی موضوعات سبک زندگی نموده اند.
چشم انداز نظریات الحادی که از ۲۰۰ سال گذشته شروع شد، امروز به جایی رسیده است که به اذعان آینده پزوهان غربی، ۱۳ چالش اساسی و ویران کننده در پیش رو دارد.
یکی از چالش های باطنی تمدن غرب اضطراب عمومی است که بسیار فراگیر می باشد. یکی دیگر از چالش ها بدهی عمومی می باشد که زندگی ظاهری غرب را با مشکل روبه رو نموده است. بنابراین غرب امروز، ثابت کرده است که چیزی جزء عجز برای پیروان جهانی سبک زندگی غربی محقق نکرده، است. ریشه ای همه این مصائب را باید انکار سنت های معنوی الهی دانست.
به چالش کشیده شدن زندگی در غرب
این تابلو که تحت عنوان ترند (چشم انداز) ۲۰۵۰ غرب توسط ریچارد وادسون برای شورای سیاست گذاری روابط خارجی آمریکا آماده شده است، در این تابلو debt به معنی بدهی عمومی اجتماعی و Anxiety یعنی اضطراب عمومی اجتماعی به عنوان ابر چالش در پیش روی تمدن غربی است که اگر درمان نشود، هر کدام از آنها در کنار سایر چالش ها قدرت تخریب یک تمدن را دارند. در حال حاضر نیز تکانه های این چالش ها در زندگی غربی کاملا مشهود است به طور مثال میزان آمار خودکشی ها
به اجمال روشن گردید که برای طراحی و ساخت سبک زندگی اسلامی باید به سراغ سنت های معنوی رفت، که از دو طریق وحی متقن و تاریخ نافع قابل کشف هستند و بر اساس آیات روشن گردید که قرآن برآیند وحی متقن و تاریخ نافع است، که نطقه تلاقی این دو طریق شناخت در منبع انحصاری یعنی قرآن تاریخ اولیای الهی و رهبران شیطانی است.
قرآن از بُعد تاریخ نافع خود، به زیر خاک رفتن ده ها تمدن که روزگاری با شکوه ترین و قدرت مندترین تمدن ها بوده اند، را گواهی می دهد و از بُعد وحی متقن از عوامل اصلی سقوط تاریخی آنان خبر می دهد.قرآن عامل انقطاع تمدن ها را کفر و امتداد تمدن ها را ایمان و توبه معرفی می کند و می فرماید:
قُلْ لِلَّذینَ کَفَرُوا إِنْ یَنْتَهُوا یُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ وَ إِنْ یَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلینَ
به آنها که کافر شدند بگو: چنانچه از مخالفت باز ایستند، و ایمان آورند گذشته آنها بخشوده خواهد شد؛ و اگر به اعمال سابق بازگردند، سنّت خداوند در گذشتگان، درباره آنها جارى میشود و حکم نابودى آنان صادر میگرد
تاریخ اولیای الهی و شیطانی در قرآن با معجزه بلاغی و در اوج اجمال و دقت به خوبی نشان می دهد که تمدن های گذشته با چه شاخص های به مخالفت با توصیف ها و توصیه های نجات بخش پیامبرشان که همان سنت های معنوی بوده است، پرداختند و با چه معیارهای انحرافی به انکار سنت های معنوی روی آوردند.
در صورتی که همین تمدن ها می توانست با پذیرفتن سنت های معنوی، به رهبری پیامبران خود، علاوه بر داشتن زندگی سعادت مند در دنیا و آخرت، فرصت درخشیدن در تاریخ را نیز به دست آوردند، همان گونه که تمدن حکومت سلیمان(ع) و حکومت پیامبر(ع) در تاریخ ثبت و سبب حیرت موافقان و مخالفان شده است. بنابراین قرآن این بستر را فراهم می تماید تا با بررسی توصیف ها و توصیه های انبیاء که به امت خود داشتند، سنت های معنوی را کشف و از سویی دیگر با بررسی و تحلیل شاخص های و معیارهای مخالفت آن تمدن ها با سنت های معنوی، به مبارزه با انها در عصر حاضر پرداخته شود.
دین اسلام، دین مهیمن است، به این معنا که تمام دستاوردهای علمی و عملی انبیاء و اولیای الهی گذشته در معارف پیامبر آخر الزمان(ص) وجود دارد، اگر این مساله را یک روی سکه دانست، می توان به عنوان روی دیگر سکه ادعا کرد که تمامی آسیب های امت های گذشته مانند نوح(ع) و لوط(ع) و شعیب(ع) و غیره در امت آخر الزمان وجود دارد.
به عبارتی دیگر تمام آسیب های تمدنی اعم از ماده گرایی، همجنس گرایی،کم فروشی و غیره که توسط رهبران طاغوت در عصر انبیای گذشته، ایجاد، زمینه ساز و هدایت می شد، در حال حاضر در امت آخر زمان نیز وجود دارد، چرا که در غیر اینصورت حکمت خاصی از نقل این اتفاقات تاریخی، برای امروز نمی توان یافت.
ساده تر آنکه هر کدام از انبیای الهی که برای هدایت امت خود مبعوث شدند، تمام تلاششان ، ارائه طرحی برای زندگی دنیایی با هدف آخرت سازی از طریق ارئه سنت های معنوی بوده است که در این راستا به ناچار با آسیب های اجتماعی تمدن خود به عنوان اصلی ترین مانع درگیر بوده اند، به همین دلیل آنها معارف الهی را با محوریت درمان همان آسیب های تمدتی و شرایط موجود تعلیم می نمودند.
بنابراین پیامبران الهی که برای سعادت جامعه خود مبعوث شده بودند به ناچار به مقابله با موانع تمدنی و اجتماعی قیام می کردند تا بتوانند ولو با کشته شدن به دست بزرگان و اشرار آن قوم، ریشه ای آن آسیب را از بین ببرند. قطعا اگر تاریخ انبیاء و اولیای الهی و شیطانی به درستی بررسی شود ، به آسانی این جمله تصدیق می شود که : تمام آسیب های تمدنی سایر انبیاء در تمدن آخر الزمان پیامبر اسلام می باشد.
به چالش کشیده شدن زندگی در غرب